بیمحابا رد شدنم از خیابون شهره است! کمپین #عبور_از_خط_عابر_پیاده_با_چشمان_بسته رو که یادتونه؟ کلا تصور واقعی از تصادف نداشتم تا حالا.
امروز کنار ایستگاه اتوبوس بودم که یه دونه از این تاکسی زردها دنده عقب اومد و زد بهم و روی پای راستم وایستاد! چند ثانیهای توقف کرد همونجا! و بعد رفت جلو و رفت که رفت. حتی پیاده نشد که ببینه چی شده. شایدم چون اومدم نشستم تو ایستگاه فکر کرد حالم خوبه دیگه. البته شکر خدا پام کاملا خوبه و اصلا درد نداره. اما بعدش دیگه میخواستم از خیابون رد شم، یه ترسی داشتم! به همین راحتی آدم رام میشه، آدمهای ترسو، به همین راحتی.
دخترم، تو از حسابم پول برداشتی؟
رفت ,همین ,پیاده ,خوبه ,راحتی ,ایستگاه ,همین راحتی ,از خیابون ,به همین ,فکر کرد ,کرد حالم
درباره این سایت